وبلاگ

خانه » درباره آزادی

درباره آزادی

درباره‌ی آزادی

کمی بیش از نیم‌قرن پیش، در غربی‌ترین بافت پایتخت، بنایی ساخته شد که به‌عنوان نماد ایران مدرن شناخته شد و در تمام دهه‌های بعد به یکی از مهم‌ترین نمادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سرزمین بدل گشت؛ میدان شهیاد یا آزادی این سال‌ها، با داستان زندگی بسیاری از مردم گره خورده؛ یادبودی که  حاصل ۲۸ماه‌ رنج و تلاش بی‌وقفه‌‌ است.

درست ۵۳ سال بعد، در شامگاه بیست‌ونهم مهرماه مراسمی با عنوان «درباره‌ی آزادی» به میزبانی گروه ساخارا و آژیانه در هتل پارسیان استقلال برگزار شد؛ مراسمی که با هدف یادبود و گرامیداشت بزرگانی که هرکدام عهده­دار ساخت بخشی از این برج بودند برپا شد. بزرگانی چون حسین امانت، محمد پورفتحی، غفار داورپناه، روح­الله نیک خصال، علی کمره­ای، منوچهر ایرانپور، فوأد رفیعی، محمد فروغی، حسین خدامی، ایرج حقیقی، اسکندر ارجمند، بهروز احمدی و قنبر رحیمی. گفتنی است که مرحوم غفار داورپناه مؤسس و بنیانگذار شرکت ساخارا بوده و تأمین و تولید سنگ­های میدان آزادی را در زمان ساخت آن بر عهده داشته است.

این مراسم، علاوه بر جمعی از سنگ­تراشان، معماران و استادکاران کشور، مهمانان ویژه‌ای هم داشت؛ محمد بهشتی عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری و مدیر سابق جشنواره‌­ی فجر و بنیاد فارابی، سیف‌­اله صمدیان عکاس و فیلمساز، بیژن شافعی نویسنده­ی کتاب معماری رلان دوبرول، شهروز شایگان از اعضای انجمن مفاخر معماری ایران و عضو  انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه تهران، حامد مظاهریان رئیس دانشکده­‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران از این جمله بودند.

اولین سخنران امیرسامان میرزایی مدیرعامل ساخارا و آژیانه بود و ضمن مرور خاطراتی شخصی در مواجهه با برج آزادی گفت: «سال­‌ها پیش، زمانی که خیلی کوچک بودم، وقتی به هوای رفتن به سفر به فرودگاه مهرآباد نزدیک می­شدیم، هیجان سفر و سوار شدن به هواپیما به اوج میرسید. میان این هیجانات توده‌­ی بزرگ سفید بود؛ توده‌­ای که با تکه­ رنگ­‌های فیروزه‌­ای، حس ابهام، عظمت، رازآلودی را به من القا می­کرد. با گذر زمان احساسات متفاوتی را با این سفیدپوش شهر تجربه کردم؛ چه آن­هایی که ایستاده زیر سایه­‌ی آن، منتظر کسی بودم و چه در اتفاقات اجتماعی که حضور آن، به قول حسین امانت مانند پدری جمعیت شهر را در آغوش کشیده بود.»

او درباره­‌ی نحوه­ی آشنایی­اش با ساخارا چنین گفت: «گذر زمان مرا با مردی آشنا کرد که توده­ه‌ای سفیدرنگ را تولید کرده بود و در چیدمان آن­ها نقش مهمی داشت؛ استاد غفار داورپناه. همنشینی و هم‌صحبتی با وی سبب شد که از سنگ­‌های باشکوه این سفیدپوش شهر عبور کنم و با ابعاد مختلف آن آشنا شوم؛ چرایی ساخت آن و چگونگی محاسبات ساختش، افراد تأثیرگذار در پروژه و مهم­تر از همه‌­ی این­ها، تفکر و روحی که توانست چنین سازه­ی عظیم و با شکوهی را برای ما به یادگار بگذارد.»

امیر سامان میرزایی در بخش دیگری از صحبت­هایش و در پاسخ به این پرسش اساسی که چرا اینجا جمع شده­ایم گفت: «ما اینجاییم تا بیشتر درباره‌­ی پدربزرگ سفیدپوش شهر صحبت کنیم و توجهی بیش از گذشته به آن داشته باشیم. ما در اینجا جمع شده­ایم تا قدردان مردانی باشیم که در روزگار خود درخشیدند. نام­‌ها، تنها نام هستند؛ آنچه می­ماند عملی­ست که از سر عشق و تعهد به‌جای گذاشته می­شود. به امید ایرانی آباد و پایدار.»

پخش ویدیو

ویدیو خلاصه درباره آزادی

پس از ایشان، این شهروز شایگان بود که با این پرسش مهمی درباره­‌ی اینکه چرا در این سال­ها پروژه­‌ی کم­‌نقص چون برج آزادی، ساخته نمی­شود، سخنان خود را آغاز کرد؛ وی با اشاره به اینکه برج آزادی تنها به اثر یک طراح خلاصه نمی‌شود، گفت: «مثلث طلایی کارفرما، پیمانکار و تیم طراح و نظارت و همکاری همدلانه‌­ی آن­ها، منجر به ساخت این بنای ماندگار شد. از عادت اسطوره‌سازی بدون قضاوت می­گذرم و می­پردازم به هنر مدیران، مجریان خرد و کلان و سازماندهی‌ای که 55 سال پیش با زیرساخت­ه‌ایی به‌مراتب ضعیف‌تر از امروز، این شاهکار را به نتیجه رساند.»

وی در ادامه نیز با اشاره به نقش شرکت مهندسی اووه آروپ Ove Arup که در سال 1946 در لندن تأسیس شد و پروژه­ه‌ای مهمی همچون کالج سلطنتی لندن، برج آزادی تهران، خانه اپرای سیدنی، فرودگاه­های بین‌المللی کانزای و اولیور تامبو، ورزشگاه ملی پکن و… را در کارنامه دارد گفت: «همکاری معمار جوان و کم‌سابقه‌­ی ایرانی، یعنی حسین امانت با این شرکت مشهور بین‌المللی امتیاز بزرگی برای وی به حساب می‌­آمده است. حالا اما چیزی نزدیک به 8 دهه از فعالیت اووه آروپ می­گذرد و همچنان می‌درخشد؛ آن هم به پشتوانه‌­ی پروژه­ه‌ای بزرگی از جمله برج آزادی که تنها در 28 ماه ساخته شد. امروز اما شاهد آنیم که مدیریت­‌های اشتباه و دخالت­‌های بی‌مورد سبب ایجاد نگرانی­‌هایی درباره‌­ی این اثر مهم ایجاد کرده است. ولی همه‌­ی ما موظفیم این امانتِ امانت را به‌خوبی نگه داریم.»

سپس سید محمد بهشتی در نطق کوتاه خود با اشاره به سه نکته‌­ی اساسی درباره­‌ی برج آزادی گفت: «برج آزادی شهادت می‌دهد که نماد تأمل با جامعه­‌ی ایران است؛ در واقع با مشارکت و همکاری بین ارکان مختلف جامعه­ این بنا ساخته شده است، همان­طور که برج ایفل تنها ساخته آقای ایفل نبود و نماد مشارکت جامعه‌­ی پاریس و فرانسه است.»

او در ادامه نیز جایگاه برج آزادی خاطر نشان کرد و گفت: «این جایگاه در تاریخ معماری معاصر ما بی‌سابقه است. این بنا با این معماری فقط در ایران می‌تواند رخ دهد زیرا منحصر به فرد است  و ریشه در سرزمین ایران دارد. آزادی حرف نویی برای گفتن دارد.»

اما آنچه در کلام آقای بهشتی بیش از موضوعات دیگر جلب توجه می­نمود، اشاره­‌ی دقیق وی به نقش استادکاران بود: «ما در معماری معاصر از نقش استادکاران در خلق چنین آثاری غفلت کرده‌ایم. زمانی که به یاد اثری میفتیم، همیشه نام معمار را می‌گوییم و کمتر به نقش استادکارها اشاره می‌کنیم اما اگر این استادکاران نبودند، بسیاری از آثار، امکان تحقق نداشت و چه بسا حالا که نیستند دیگر این آثار امکان خلق دوباره ندارند!»

سيف­اله صمديان نیز در ادامه روی سن آمد و همزمان با نمایش عکس‌هایی از حضور برج آزادی در موقعیت‌های تاریخی کشور از جمله روزهای انقلاب، تأکید کرد: «از زمانی که عکس اختراع شد دیگر نمی‌توانیم بدون سندیت به گذشته نگاه کنیم و عکس‌هایی که از برج آزادی در مناسبت‌های مختلف از دیروز تا امروز، همه حاکی از نماد ارزشمند برج آزادی برای ایران و ایرانیان است.»

فاصله‌­ی بین سخنرانی­‌ها، فرصتی بود برای نگاه دقیق به چیدمان و جزئیات مراسم و البته هویت بصری  این همایش که از سوی  حمیدرضا بیدقی و امیرحسین سیاح، دو هنرمندی که سابقه­‌ی مدیریت چندین دوره‌­ی هنری جشنواره‌­ی بین‌المللی فیلم فجر را در کارنامه خود دارند انجام شد. موضوعی که به وضوح مورد استقبال سایر حضار هم قرار گرفته بود.

ویدیو های خلاصه سخنرانی های رویداد

پخش ویدیو
پخش ویدیو
پخش ویدیو
پخش ویدیو
پخش ویدیو

بیژن شافعی، دیگر سخنران این مراسم بود که از دریچه‌­ی نگاه معمارانه موضوع آزادی و سایر بناهای تاریخ معاصر همچون آرامگاه سعدی و فردوسی و ابن سینا را مورد بررسی قرار داد. وی در این باره گفت: «دقیقا یک‌صد سال از ظهور اولین آرشیتکت تحصیل‌کرده‌ی ایرانی می­گذرد. در این بازه­‌ی صد‌ساله، چندین اثر ممتاز ساخته و یادمانی شدند. بسیاری از این طرح­‌ها از زمان طراحی اولیه تا اجرای نهایی، تغییرات فراوانی به خود دیده است.

در رابطه با آزادی نیز، پس از انتشار آگهی طراحی این بنا، چندین طرح پیشنهادی ارائه شد که از این میان طرح حسین امانت مورد قبول واقع شد. اما نکته‌­ی جالب این بود که در پروژه هم از روش گذار استفاده شد؛ بدین معنا که طراح یک نقشه‌­ی تفصیلی فاز یک کشیده است و افراد دیگری پروژه را توسعه دادند.»

ویدیو اهدای مجسمه برج آزادی

پخش ویدیو

از دیگر نکات قابل توجه در این مراسم، تقدیر از حسین موسیوند یکی از استادکاران برج آزادی و اهدای لوح یادبود به وی از سوی علیرضا قنبری، رئیس هیئت مدیره کارخانه ساخاره و آژیانه، بود.

همچنین در ساعات انتهایی این آیین و پس از مراسم پذیرایی، از مجسمه­‌ی ۵ تنی برج آزادی نیز که به دست استاد دستوریان و از دل قطعه سنگی ۲۵ تنی بیرون آمده بود رونمایی شد. اما در اتفاقی نادر، این بنای زیبا و شکوهمند، از سوی میزبانان این مراسم، علی قنبری و امیر سامان میرزایی، به مناسبت 90مین سالگرد تأسیس دانشگاه تهران، به دانشکده­‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به ریاست حامد مظاهریان هدیه داده شد. آقای مظاهریان نیز ضمن تقدیر از برگزاری آیین بزرگداشت برج آزادی تأکید کرد: «باید همین اقدامات مهم را در راستای حفظ تاریخ خود غنیمت بشماریم،  وقتی برای برج آزادی گرامیداشت می‌گیریم یعنی ما در حال طی کردن مسیر درست هستیم.»

امیر سامان میرزایی نیز در این باره و به عنوان حسن‌ختام همایش گفت: «دلیل اهدای این بنای یادبود به دانشگاه تهران، پیوند زدن نسل امروز به گذشته­‌ی مهم سرزمین است. باشد تا جوانان بدانند چه انسان­‌های ارزشمندی در همین خاک روزگاری ­چنین اثر ارزشمندی را خلق کرده­اند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *