دربارهی آزادی
پیشینهی کاری ما در ساخارا و آژیانه به واسطهی حضور روانشاد غفار داورپناه در مسیر ساخت بنای آزادی، با این بنای تاریخی و ملی گره خورده است. تأثیر حضور ایشان در فرایند تهیه و تولید سنگهای مورد نیاز و حضور مستمر در نصب سنگها تا آخرین روز پروژه؛ عاملی شد تا ما دست به تدوین کمپین «دربارهی آزادی» زده و به نقش افراد تاثیرگذار این پروژه و ماهیت کار گروهی آنها در پدیدار شدن این بنا، و همچنین بخشهای فنی طراحی و ساخت – که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته – پردازیم و حاصل آن را به شکلهای گوناگونی منتشر کنیم.
«دربارهی آزادی» با پژوهش و گردآوری اسناد توسط معراج قنبری (پژوهشگر و نویسنده) آغاز شد، که ماحصل آن دستیابی به تصاویر ، اسناد و اکثر مقالات مرتبط با طراحی و ساخت میدان آزادی و همچنین ارتباط با افراد تاثیرگذار در ساخت این پروژه بود. برخی از خروجی این تحقیق در یک سال گذشته در قالب بیش از ۴۰ مقاله و پست در سایت و اینستاگرام ساخارا و آژیانه منتشر شده است.
طرحریزی و برنامهریزی ساخت فیلم مستند دربارهی آزادی، یکی دیگر از فعالیتهای این کمپین است.
ساخت مجسمهی سنگی برج آزادی و اهدای آن به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران و برگزاری رویداد «دربارهی آزادی» در هتل استقلال نیز در راستای همین کمپین بوده که در ادامه گزارشی از خلاصهی این رویداد را خواهیم دید.
گزارش رویداد
کمی بیش از نیمقرن پیش، در غربیترین بافت پایتخت، بنایی ساخته شد که بهعنوان نماد ایران مدرن شناخته شد و در تمام دهههای بعد به یکی از مهمترین نمادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سرزمین بدل گشت؛ میدان شهیاد یا آزادی این سالها، با داستان زندگی بسیاری از مردم گره خورده؛ یادبودی که حاصل ۲۸ماه رنج و تلاش بیوقفه است.
درست ۵۳ سال بعد، در شامگاه بیستونهم مهرماه مراسمی با عنوان «دربارهی آزادی» به میزبانی گروه ساخارا و آژیانه در هتل پارسیان استقلال برگزار شد؛ مراسمی که با هدف یادبود و گرامیداشت بزرگانی که هرکدام عهدهدار ساخت بخشی از این برج بودند برپا شد. بزرگانی چون حسین امانت، محمد پورفتحی، غفار داورپناه، روحالله نیک خصال، علی کمرهای، منوچهر ایرانپور، فوأد رفیعی، محمد فروغی، حسین خدامی، ایرج حقیقی، اسکندر ارجمند، بهروز احمدی و قنبر رحیمی. گفتنی است که مرحوم غفار داورپناه مؤسس و بنیانگذار شرکت ساخارا بوده و تأمین و تولید سنگهای میدان آزادی را در زمان ساخت آن بر عهده داشته است.
این مراسم، علاوه بر جمعی از سنگتراشان، معماران و استادکاران کشور، مهمانان ویژهای هم داشت؛ محمد بهشتی عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری و مدیر سابق جشنوارهی فجر و بنیاد فارابی، سیفاله صمدیان عکاس و فیلمساز، بیژن شافعی نویسندهی کتاب معماری رلان دوبرول، شهروز شایگان از اعضای انجمن مفاخر معماری ایران و عضو انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه تهران، حامد مظاهریان رئیس دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران از این جمله بودند.
اولین سخنران امیرسامان میرزایی مدیرعامل ساخارا و آژیانه بود و ضمن مرور خاطراتی شخصی در مواجهه با برج آزادی گفت: «سالها پیش، زمانی که خیلی کوچک بودم، وقتی به هوای رفتن به سفر به فرودگاه مهرآباد نزدیک میشدیم، هیجان سفر و سوار شدن به هواپیما به اوج میرسید. میان این هیجانات تودهی بزرگ سفید بود؛ تودهای که با تکه رنگهای فیروزهای، حس ابهام، عظمت، رازآلودی را به من القا میکرد. با گذر زمان احساسات متفاوتی را با این سفیدپوش شهر تجربه کردم؛ چه آنهایی که ایستاده زیر سایهی آن، منتظر کسی بودم و چه در اتفاقات اجتماعی که حضور آن، به قول حسین امانت مانند پدری جمعیت شهر را در آغوش کشیده بود.»
او دربارهی نحوهی آشناییاش با ساخارا چنین گفت: «گذر زمان مرا با مردی آشنا کرد که تودههای سفیدرنگ را تولید کرده بود و در چیدمان آنها نقش مهمی داشت؛ استاد غفار داورپناه. همنشینی و همصحبتی با وی سبب شد که از سنگهای باشکوه این سفیدپوش شهر عبور کنم و با ابعاد مختلف آن آشنا شوم؛ چرایی ساخت آن و چگونگی محاسبات ساختش، افراد تأثیرگذار در پروژه و مهمتر از همهی اینها، تفکر و روحی که توانست چنین سازهی عظیم و با شکوهی را برای ما به یادگار بگذارد.»
امیر سامان میرزایی در بخش دیگری از صحبتهایش و در پاسخ به این پرسش اساسی که چرا اینجا جمع شدهایم گفت: «ما اینجاییم تا بیشتر دربارهی پدربزرگ سفیدپوش شهر صحبت کنیم و توجهی بیش از گذشته به آن داشته باشیم. ما در اینجا جمع شدهایم تا قدردان مردانی باشیم که در روزگار خود درخشیدند. نامها، تنها نام هستند؛ آنچه میماند عملیست که از سر عشق و تعهد بهجای گذاشته میشود. به امید ایرانی آباد و پایدار.»
ویدیو خلاصه رویداد دربارهی آزادی
پس از ایشان، این شهروز شایگان بود که با این پرسش مهمی دربارهی اینکه چرا در این سالها پروژهی کمنقص چون برج آزادی، ساخته نمیشود، سخنان خود را آغاز کرد؛ وی با اشاره به اینکه برج آزادی تنها به اثر یک طراح خلاصه نمیشود، گفت: «مثلث طلایی کارفرما، پیمانکار و تیم طراح و نظارت و همکاری همدلانهی آنها، منجر به ساخت این بنای ماندگار شد. از عادت اسطورهسازی بدون قضاوت میگذرم و میپردازم به هنر مدیران، مجریان خرد و کلان و سازماندهیای که 55 سال پیش با زیرساختهایی بهمراتب ضعیفتر از امروز، این شاهکار را به نتیجه رساند.»
وی در ادامه نیز با اشاره به نقش شرکت مهندسی اووه آروپ Ove Arup که در سال 1946 در لندن تأسیس شد و پروژههای مهمی همچون کالج سلطنتی لندن، برج آزادی تهران، خانه اپرای سیدنی، فرودگاههای بینالمللی کانزای و اولیور تامبو، ورزشگاه ملی پکن و… را در کارنامه دارد گفت: «همکاری معمار جوان و کمسابقهی ایرانی، یعنی حسین امانت با این شرکت مشهور بینالمللی امتیاز بزرگی برای وی به حساب میآمده است. حالا اما چیزی نزدیک به 8 دهه از فعالیت اووه آروپ میگذرد و همچنان میدرخشد؛ آن هم به پشتوانهی پروژههای بزرگی از جمله برج آزادی که تنها در 28 ماه ساخته شد. امروز اما شاهد آنیم که مدیریتهای اشتباه و دخالتهای بیمورد سبب ایجاد نگرانیهایی دربارهی این اثر مهم ایجاد کرده است. ولی همهی ما موظفیم این امانتِ امانت را بهخوبی نگه داریم.»
سپس سید محمد بهشتی در نطق کوتاه خود با اشاره به سه نکتهی اساسی دربارهی برج آزادی گفت: «برج آزادی شهادت میدهد که نماد تأمل با جامعهی ایران است؛ در واقع با مشارکت و همکاری بین ارکان مختلف جامعه این بنا ساخته شده است، همانطور که برج ایفل تنها ساخته آقای ایفل نبود و نماد مشارکت جامعهی پاریس و فرانسه است.»
او در ادامه نیز جایگاه برج آزادی خاطر نشان کرد و گفت: «این جایگاه در تاریخ معماری معاصر ما بیسابقه است. این بنا با این معماری فقط در ایران میتواند رخ دهد زیرا منحصر به فرد است و ریشه در سرزمین ایران دارد. آزادی حرف نویی برای گفتن دارد.»
اما آنچه در کلام آقای بهشتی بیش از موضوعات دیگر جلب توجه مینمود، اشارهی دقیق وی به نقش استادکاران بود: «ما در معماری معاصر از نقش استادکاران در خلق چنین آثاری غفلت کردهایم. زمانی که به یاد اثری میفتیم، همیشه نام معمار را میگوییم و کمتر به نقش استادکارها اشاره میکنیم اما اگر این استادکاران نبودند، بسیاری از آثار، امکان تحقق نداشت و چه بسا حالا که نیستند دیگر این آثار امکان خلق دوباره ندارند!»
سيفاله صمديان نیز در ادامه روی سن آمد و همزمان با نمایش عکسهایی از حضور برج آزادی در موقعیتهای تاریخی کشور از جمله روزهای انقلاب، تأکید کرد: «از زمانی که عکس اختراع شد دیگر نمیتوانیم بدون سندیت به گذشته نگاه کنیم و عکسهایی که از برج آزادی در مناسبتهای مختلف از دیروز تا امروز، همه حاکی از نماد ارزشمند برج آزادی برای ایران و ایرانیان است.»
فاصلهی بین سخنرانیها، فرصتی بود برای نگاه دقیق به چیدمان و جزئیات مراسم و البته هویت بصری این همایش که از سوی حمیدرضا بیدقی و امیرحسین سیاح، دو هنرمندی که سابقهی مدیریت چندین دورهی هنری جشنوارهی بینالمللی فیلم فجر را در کارنامه خود دارند انجام شد. موضوعی که به وضوح مورد استقبال سایر حضار هم قرار گرفته بود.
ویدیو های خلاصه سخنرانی های رویداد
بیژن شافعی، دیگر سخنران این مراسم بود که از دریچهی نگاه معمارانه موضوع آزادی و سایر بناهای تاریخ معاصر همچون آرامگاه سعدی و فردوسی و ابن سینا را مورد بررسی قرار داد. وی در این باره گفت: «دقیقا یکصد سال از ظهور اولین آرشیتکت تحصیلکردهی ایرانی میگذرد. در این بازهی صدساله، چندین اثر ممتاز ساخته و یادمانی شدند. بسیاری از این طرحها از زمان طراحی اولیه تا اجرای نهایی، تغییرات فراوانی به خود دیده است.
در رابطه با آزادی نیز، پس از انتشار آگهی طراحی این بنا، چندین طرح پیشنهادی ارائه شد که از این میان طرح حسین امانت مورد قبول واقع شد. اما نکتهی جالب این بود که در پروژه هم از روش گذار استفاده شد؛ بدین معنا که طراح یک نقشهی تفصیلی فاز یک کشیده است و افراد دیگری پروژه را توسعه دادند.»
اهدای مجسمه برج آزادی به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
از دیگر نکات قابل توجه در این مراسم، تقدیر از حسین موسیوند یکی از استادکاران برج آزادی و اهدای لوح یادبود به وی از سوی علیرضا قنبری، رئیس هیئت مدیره کارخانه ساخاره و آژیانه، بود.
همچنین در ساعات انتهایی این آیین و پس از مراسم پذیرایی، از مجسمهی ۵ تنی برج آزادی نیز که به دست استاد دستوریان و از دل قطعه سنگی ۲۵ تنی بیرون آمده بود رونمایی شد. اما در اتفاقی نادر، این بنای زیبا و شکوهمند، از سوی میزبانان این مراسم، علی قنبری و امیر سامان میرزایی، به مناسبت 90مین سالگرد تأسیس دانشگاه تهران، به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به ریاست حامد مظاهریان هدیه داده شد. آقای مظاهریان نیز ضمن تقدیر از برگزاری آیین بزرگداشت برج آزادی تأکید کرد: «باید همین اقدامات مهم را در راستای حفظ تاریخ خود غنیمت بشماریم، وقتی برای برج آزادی گرامیداشت میگیریم یعنی ما در حال طی کردن مسیر درست هستیم.»
امیر سامان میرزایی نیز در این باره و به عنوان حسنختام همایش گفت: «دلیل اهدای این بنای یادبود به دانشگاه تهران، پیوند زدن نسل امروز به گذشتهی مهم سرزمین است. باشد تا جوانان بدانند چه انسانهای ارزشمندی در همین خاک روزگاری چنین اثر ارزشمندی را خلق کردهاند.»